دیکشنری
داستان آبیدیک
initiate key
ɪnɪʃie͡it ki
فارسی
1
عمومی
::
كلید راهاندازی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INITIAL PUBLIC OFFERING (IPO)
INITIAL PURCHASE PRICE
INITIAL ROLLOUT
INITIAL SAMPLE SIZE
INITIAL SHARE CAPITAL
INITIAL SINGULARITY
INITIAL STATE
INITIAL STOCK
INITIAL VALUE
INITIAL WEALTH
INITIALISM
INITIALIZATION
INITIALIZE
INITIALLY
INITIATE
INITIATE KEY
INITIATING
INITIATION
INITIATION CODON
INITIATION FACTOR
INITIATIVE
INITIATIVES
INITIATOR
INITIATOR BOX
INITIATOR ELEMENT
INITIATORY
INITIATORY RITES
INITIO
INJECT
INJECT INTO
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید